ذهن آشفته - دخترک ناز

سلام 

خوبیم و روزگار می گذرد 

خدا رو شکر میکنم که توی این روزگار بی ثبات و تو این روزایی که معلوم نیست چی به چی هست و قرار هست چی بشه یه دخترک کوچلو دارم که دل گرمیه زندگیمه و از همه غم و غصه ها و نگرانیها با شیرین کاریهاش و دلبریهاش آدم رو رها میکنه خدا رو شکر میکنم که همسری دارم که در همه حال در کنارمه دلگرمیه ما دوتاست من ویاس کوچکمان. 

دختر کوچلوی ما دیگه برای خودش داره خانومی میشه عزیزکم بدون کمک کردن روز زمین چند ثانیه ای ثابت میشینه این موضوع مال همین دو سه روزه همینطور که دست دراز میکنه و همه چیز رو می خواد بگیره خدا رو شکر فعلا زیاد دستش نیمیرسه چون حرکت نداره خدا به دادمون برسه اون روزی که بخواد حرکت کنه !!!!!!!!!!! 

البته کار دیگه ای که خانوم توی این دو روز یادگرفتن جیغ زدنه بی دلیله قبلا اگر چیزی می خواست گریه می کرد اما الان دیگه جیغ میکشه شیر می خواد جیغ میکشه جاش رو خیس میکنه جیغ میکشه اینقدر هم گاهی بی دلیل جیغ میکشه که بعد می بینم چشماش از بسکه زور زده و جیغ کشیده قرمز شده  . 

 علاقه خاصی به فنجان چای و لیوان چای داره اگر توی بغلمون باشه و فنجان چای رو بیاریم سمت دهنوم که بخوریم اون هم همزمان دهانش رو باز میکنه .  هفته پیش لطفی بهش کردمو یه مقدار سیب تراشیدم و بهش دادم چون اولین بارش بود نگران بودم نکنه بهش نسازه به دوتا قاشق بسنده کردم و دیگه بهش ندادم اونهم اینقدر گریه کرد که دیگه هیج جوری نمیشد آرومش کنیم دوباره که سیب رو گذاشتم دهنش آروم شد و خنده فاتحانه ای کرد امیدوارم که بتونم توی تربیتش موفق باشم و به گریه هاش و جیغ کشیدناش برای خواسته هاش تسلیم نشم . 

بچم کچل مو بلنده تکه موهاییش که به خاطر نوزادیش ریخته بود یه مقدار در اومده و انهایی که نریخته بود حسابی بلند شده طوری که اگر از جلوی صورتش نزنم کنار میره توی چمش اینقدر بامزه ست وقتی موهاش هپلی میریزه توی صورتش اینقدر تیپ شلخته بهش میاد (واقعا به من میگن مادرها به نظرتون مادری مثل من پیدا میشه؟)  

متاسفانه روهایی که تاحالا ۳ روز بوده بهش سیب دادم پی پیش سفت شده و برای پی پی کردن اذیت میشه تصمیم گرفتم برخلاف اینکه خیلی دوست داره اما دیگه بهش ندم. 

ظاهرا طالبان بر کشور ما حاکم است خدا به دادمان برسد واقعا آخر و عاقبت اینها به کجا خواهد رسید ژ؟!!!!!!!! خدا ازشون نگذره که اینطور به مردم فشار میاورند و اجازه حرف زدن هم نمیدن. 

شعار راه پیمایی امروزشون این بود خا   منه  ای کو  ثر است   دشمن او   ابتر است !!!!!!!!!!! واقعا خیلی جالبه حرفی که ابولهب و ابوجهل دوران صدر اسلام به پیامبر (ص) میزدند به نظر شما منطور از دشمن و ابتر کی هست ؟! غیز از کسی که سه تا دختر داره؟! واقعا خدا به داد برسه !!!! این ۴ سال این به اصطلاح آقا میگذره اما بعد از اون چی میشه خدا به دادمون برسه. 

مردک برگشته میگه حال بازهم میگی من نخست وزیر محبوب امام هستم ؟! بیا و توبه کن به اسلام برگرد به!!!!!!! وایی یعنی این مردک رو خدا به عنوان یک مسلمان قبول داره ؟ یعنی قراره این بره بهشت و ما بریم جهنم؟ یعنی نماز   جمعه    * پشت سر این مردک خوندن جایزه ؟ اصلا نماز خوندن پشت سر این مردک جایزه؟ به خدا موندم توی هپروت همش فکر میکنم وضع آشفته این روزها همش یک خوابه (البته به گفته بعضیها کی گفته وضع جامعه ما آشفته است جامعه و کشور عزیز ما در آرامش کامل به سر میبرد) بله به برکت وجود تو یکی حتما. 

من که از طرف دارای سر سخت این آقای ر ه ب ر بودم و اگر کسی اسمش رو بدون آقا و پس وند پیش وند میاورد خر خرش رو میجوییدم الان واقعا با صداشون عصبی میشم و حالم دگر گون میشه اونهایی که اعتقادی بهش نداشتن الان چه حسی دارند؟  

نمیدون اینقدر ذهنم آشفته است که نمیتونم برای نوشتنش هیچ نظمی بدو بنویسم من و ببخشید که نوشته هام اینقدر بی سر و ته . به قول معروف میگن رنگ رخسار خبر میدهد از سر درون این نوشته من هم خبر از ذهن آشفته من دراه. 

فقط چند ثانیه اول فیلمی که بعضیها با نام اما  م زما ن و ولا   یت و ...  دانشجوهای بیچاره رو از ساختمان خواب گاه روز ۱۸تی ر همین امسال پرت می کردند پایین دیدم حالم بد شد شب خوابم نمیبرد واقعا چطور می تونن؟ واقعا این فیلمها به دست د دیده آق ا یون نمیرسه؟ خدا به دادشون برسه که قدرت داره خفشون میکنه . 

نمیدون دیگه چی بگم نمیدون فقط میگم خوش به حال اونهایی که اینجا نیستن تا حرص بخورن و دلشون بسوزه. 

دل نوشته. 

دلم خیلی گرفته است خیلی دلم خیلی تنگه دلم یه هم زبون میخواد یه کسی که باهاش درد و دل کنم درسته خدا رو شکر شوشوی خوبی دارم و بچه ناز و سالمی اما بازم گاهی آدم دلش می خواد با یکی حرف بزنه نمیدون چرا این روزا اینطوریم نمیدون م شاید به دلیلش نزدیکی به سال مامان جون(مادر بزرگ عزیزم) باشه که حتما همین هست . دلم براش یه ذره است جاش خیلی خالیه خیلی جاش توی بله برون داداشی خیلی خالی بود جاش ۴ شنبه هفته پیش توی عقد داداشی خیلی خالی بود خیلی جاش روز عید قربان سر سفره که نظارت کنه که همه چیز سر جاش باشه خیلی خالی بود خیلی .دلم براش یه ذره است جای خالیش دلم رو خالی کرده یه درد بزرگ گذاشته توی دلم فکر نمیکنم ۶۳ سال سن زیادی براش بود برای رفتنش جاش این روزا کنارم اینکه دختر نازم و ببینه خیلی خالیه خیلی سال پیش وقتی من ۲ماهه بار دار بودم رفت خبر بار داری من رو شنید و خوشحال شد و نیمه کاره تنهامون گذاشت و رفت چیزی به سال مامان جون عزیزم نمونده ........ 

دیگه نمیتونم دارم منفجر میشم  

فعلا بای  

برای شادی روحش صلوات و فاتحه اگر دوست داشتید و خییل ممنونم از این لطفتون