سلام
عباداتتون قبول باشه
شرمنده ام به خدا شرمنده الان منو شطرنجی کنید .
الان من ماموریتم از طرف شرکت همراه شوشو جان باهمیم احتمالا تا ۳ ماه همینجا هستیم البته آخر هفته ها می تونیم برگردیم تهران اگر زیاد بخوام توی رفت و آمد اذیت بشم شاید کمتر بیام و برم .
تا حالا ۵ روز روزه گرفتم ۳ روز خوردم از این به بعدم احتمالا مجبورم به خاطر این ماموریت کمتر بگیرم دلم میگیره وقتی این حالتبه نامردا شروعشم گذاشتن از اول ماه رمضان مامااااااااااااان من دلم روزه داری می خواد .
البته اینجا دسته کمی از روزه داری ندارم جایی که به ما دادن فاصله تا رستورانش زیاده یعنی غذا خوری توی محوطه سازمانه ویلا فاصله داره که شبا از تنبلی نمیاییم غذا بخوریم صبحانه هم تنبلی می کنیم به خاطر خواب بعدشم فقط ناهار می خوریم نمی دونستم که اینجا هیچی در دسترسم نیست فقط یه ذره خرما اوردم با چندتا تی بگ و کافی میکس در واقع ۲۴ ساعت به ۲۴ ساعت ما غذا می خوریم صد رحمت به روزه داری آبم نمی تونیم بخوریم این چه وضعیه ای خدااااااااااااااااا من برگردم تهران احتمالا هیچکی منو نمی شناسه مامااااااااااااان .
ظهر داریم می ریم ناهار خوری به شوشو می گم شلوارم داره از پام میفته ببین چه به روز من داری میاری اینقده ذوق کرده که خدا می دونه تازه سر ناهار که غذای نونی هم بود میگه با نون نخور چاق میشی مامااااااااان این قصد کرده منو بکشه (گریه شدید).
دلم برای خونمون برای مامانم مامان شوشو همه و همه تنگ شده انشالله فردا شب بر می گردم تهران ۵شنبه شب مهمون دارم افطاری شاید باورتون نشه اما سومین ماه رمضونیه که من مزدوج شدم اما اولین مهمونی افطاریه که قراره بدم . (عرق شرم)
فیلن دارم از گرسنگی می میرم تشنگی همچنین اینجا از صبح تا شب باید برم آموزش بدم کار کنم گلوم خشکه مامااااااااااان.
خداییش خداییش عجب آدمای خوبی داره اینجا واقعا توی شهرایی که رفتم اینجا از نظر مهربونی مردمانش و فرهنگشون جزء بهترینهاست آدم احساس دلتنگی برای شهر خودش زیاد نداره .
هواش مثل شمال شده همش باد و بارونه همش رعد و برق میگن از وقتی تو اومدی اینطوری شده ای ول پا قدم و دارین؟
راستی رویا جون من کی جواب ندادم عزیزم؟ به خدا هرچی بوده تا جایی که تونستم جواب دادم الانم چون نمی تونم جواب بدم تایید نکردم البته دوست جونای دیگه همینطور معذرت من بدم می دونم ببخشید .رویای گل انشالله موفق باشی عزیزم برات دعا می کنم خیلی . چ
راستی یه چیز دیگه یه بیمار روحی روانی جدیدا این طرفا ول شده میاد هرچند وقت یه بار که زنجیرش باز میشه یه سری ارجیف میگه میره منم که اینا برام مهم نیست فقط گفتم که باهم همه توی این ماه مبارک برای شفای عاجلش دعا کنیم (تارا در حال دعا)
التماس دعا فراوون هم من هم شوشو
قربون همگی