روزهای پر شور آحر سال و عکس

سلام سلام شرمنده خیلی وقته نیامدم اما خیلی دارم سعی می کنم که یه برنامه ای برای یه سر و سامانی دادن به این خونه داشته باشم.

اما فعلا از خودم دختری و همسری و زندگی خوبمون بگم.

۱- دخترکم ۱۹ ماهه شد که توی این ماه خیلی تغییر کرده خیلی بزرگ تر شده و دیگه به خوبی حرف میزنه تقریبا جمله میگه و همه چیز رو به خوبی میفهمه انگار سر و کله زدن باهاش راحت تر شده اما همچنان از توی ماشین نشستن بدش میاد و هرجایی می خواییم بریم مکافات داریم و حوصلش که سر میره کلافمون میکنه.

- دخترکم از امورز یعنی ۸-۱۱-۸۹ یاد گرفته که اسم و فامیلش رو بگه وقتی میگم اسمت چیه با یه نازو عشوهی قشنگی میکه ی اش با مکث روی الف و وقتی بهش میگم فاملیت چیه از اونجایی که فامیلیه بچم با شعر تاب تاب عباسی هماهگی داره اولین بار که گفتم فامیلیشو تکرار کرد و خیلی جالب گفت عب اشی اما بار دوم که پرسیدم اول کمی فکر کرد بعد گفت تاب تابی یعنی دختر من به گفته خودش یاش تاب تابی هست. از اون موقع تا یادش میفتم کلی می خندم و کلی فکر میکنم به این فکر خلاق بچم.

- واکسن هیجده ماهگیش رو به دلیل مریضیش و آبریزش بینیش با یک تاخیر یک ماهه شنبه هفته چیش زدیم که کلی اذیت شد و کلی از درد گریه کرد بمیرم براش پاش رو گرفته بود بالا و همش می گفت مامان پا درد. تا سه روز دردش باهاش بود و همش هم یاداوری می کرد اما بعد از سه روز صبح که بلند شد گفت مامان پا درد بف.و بعد از اون دیگه حرفی از درد پاهاش نزد فقط اون چند روز لنگان لنگان راه رفتنش جیگرمون رو کباب کرد. با اینا همه خیلی صبوری کرد.

- دیگه تقریبا همه چیز میگه و جمله های کوچک هم میگه عاشق اسمارتیز و تنقلاته که هرچی سعی می کنم کمتر بهش بدم اما بازم ....

- سعی میکنم با ذرت بو داده و کنجد سرگرمش کنم که عاشق دوتاشونه تا کمتر سراغ کاکانو و پفک و اینا رو بگیره.

-خیلی رابطه خوبی با دف دفش دادره ؛(دفتر که به بیان خانوم کوچلو میشه دف دف تا خودکا و دف دف میبیه یاد چش جش ابو(چشم چشم دو ابرو) ببیی و جوجو و اینا میفته که با گفتن هرکدومشون همون رو باید بکشیم.

تقریبا دو سه هفته پیش که با همسری رفته بودیم بیرون براش یکسری پاستل و دفتر نقاشی خریدیم که دفترشو همون شب اول پر کرد.

- جمعه ظهر یه مراسمی توی سفره خونه سنتی به مناسبت تولد پدر بزرگ مهربونم داشتیم که کلی خوش گذشت و کلی برای روحیه هممون خوب بود که خانومی هم اونجا از شیطنت کم نگذاشت اونجا به این نتیجه رسیدیم که یه شیطون به شیطونهای خانواده اضافه شد.

- خونه حسابی بهم ریختست به مناسبت خونه تکونی دعا کنید زود زود کارا به سلامتی و خیر و خوشی جمع بشه. آخر هفته دیگه عروسیه دختر دایی همسریه که برای اونم باید یه سری کار انجام بدیم یکی از اون کارهای یه تغییراتی در حالت مو و اینهاست که دعا کنید اونم قشنگ بشه .

خوب دیگه فعلا بسته چند وقته ننوشتم یادم رفته باید چطوری نویسم.


حالا یه چند تا عکس برای جذاب شدن پست:




دخترک ناز آماده برای ددر رفتن


دختری درحال بازی با عروسکهای محبوبش


خانومی توی سفره خونه تولد پدر بزرگ مهربونم


خانوم خانوما در حال شیطنت



خانوم خانوما در حال خوردن به قول خودش موس یک دست هم دستمال نکنه جاییش کثیف بشه حتما باید پاک کنه.با سارافون دست بافت مامان نسرین مهربون


کیک تولد پدر بزرگ مهربرون



دخترک همیشه لخت ما الان بچم پوشیدستا


فعلا بای تا های

نظرات 15 + ارسال نظر
الهام مامان غزل دوشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:12 ق.ظ http://donyayerangin.blogfa.com

چقدر بزرگ و خانوم شدی تو هزار ماشا... یاش کوچولوی تاب تابی . کیفم کوک شد اول صبحی مامان تارا . مرسی .

مامان نازنینها دوشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:30 ق.ظ http://niniemaman.blogfa.com

قربون این عروسک ناز و شیرین برم من که اینقدر هم عکسهاش خوشگله

سمیه مامان ایلیا دوشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 02:21 ب.ظ

سلام مامانی چقدر دخترت بزرگ و ناز شده ببوسش از قول من

سپیده عمه آریانا سه‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 05:31 ب.ظ http://lhttp://littleangle.persianblog.ir/

سلام تارا جون خوبید
۱۹ ماهگی یاسی نازم مبارک باشه .
الهی قربونش برم که برای خودش خانمی شده ماشااله.
انشااله همیشه تنش سلامت و تو دل کوچولوش پر از شادی باشه .
صورت ماهش رو ببوسید

مرمر پنج‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:47 ق.ظ http://www.farzad-r59.blogfa.com

عزیز دبم یاس خوشگل جااااااااااا ن خیلی ناناز شدی خاله جون قربونت برم
تارای عزیزم دلم برات خیلی تنگیده بود خوشحالم که خوشحالی همیشه شاد باشی. ناناز من هم از ته دل ببوووووووووووووووووووووووووووووووس

احسانه پنج‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 05:18 ب.ظ http://charlotteiran.blogfa.com

[گل][گل]
موفق باشید

وحیده دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:22 ب.ظ http://zendegi-manvato.blogfa.com/

سلام ممنون که بهم سر زدید دختر نازتون رو ببوسید

سپیده عمه آریانا یکشنبه 29 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 08:41 ق.ظ http://littleangle.persianblog.ir/

سال و مال و فال و حال و اصل و نسل و بخت و تخت
بادت اندر شهریاری برقرار و بر دوام
سال خرم، فال نیکو، مال وافر، حال خوش،
اصل ثابت، نسل باقی، تخت عالی، بخت رام
********سال نو مبارک********
[گل][گل][گل]

مامان نازنینها دوشنبه 15 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 09:07 ق.ظ http://niniemaman.blogfa.com

سال نوتون مبارک باشه . واعا" رمز نداری ؟خوب اینم رمز : nazaninha

وحیده دوشنبه 15 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 03:06 ب.ظ http://http://zendegi-manvato.blogfa.com/

سلام سال نو شما هم مبارک موفق و موید باشید

(`·–• مرگ گلبرگهای مریم•–·´)(`·–• سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 06:58 ب.ظ http://rimaeldera2.persianblog.ir

منو یادت هست دوست قدیمیه من؟[نیشخند]

شاذه شنبه 27 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 01:13 ق.ظ http://moon30.blogsky.com

سلام تاراجون!
آخی ناااازی!! چقدر بزرگ شده ماشالا!
تاراجون آدرس جدید من اینه. هنوزم قصه می نویسم. اگر سر بزنی خوشحال میشم.
اونی که وب قبلیم رو باز کرده من نیستم. یه متقلبه.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 01:04 ب.ظ

عزیزم عکس ها یکی از یکی قشنگتر بودن مخصوصا عکس آخری ، تولد بابابزرگ هم مبارک انشاالله سالیان سال در کنار شما باشه و شما از وجودش لذت ببرین .. . روی ماه دخملی خومشل رو میبوسم.

نیره سه‌شنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 04:19 ب.ظ http://salimi.blogfa.com/

چه دختر بانمکی خدا حفظش کنه...

نینا دوشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:38 ب.ظ http://nina-70.blogfa.com

واااااااااااااااای عکسای خانوم کوچولوت پخش نشه
پیش منم بیا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد