شوشوی خوبم یه دنیا ممنونم.

دیروز با شوشو صحبت می کردم همش عزا گرفته بودم برای شام چکار کنم؟! که
شوشو گفت شام امشب با من تو نگران نباش خوبه ؟ واقعاعالی بود انگار یه رمش
خاطر بهم دادن نه به خاطر نپختن شام به خاطر اینکه اطمینانم از انتخابم بیشتر
شد اینکه اگر حوصله نداشته باشم اگر حس نداشته باشم کاری رو انجام بدم طبق
صحبتهای دوران .... که سنگا رو وا می کندیم برای به نتیجه رسیدن که باهم باشیم
اینا رو گفته بود اما به قول خودمون میگفتیم روی حرف مردا نمیشه اطمینان کرد اما
دیروز به این نتیجه رسیدم که روی حرف ۲سال و نیم پیش مردم به خوبی می تونم
حساب کنم پس انتخابم درست بوده دیروز دست مریزاد گفتم به انتخابم به معیارهای
ازدواجم و به حرفاییکه توی دوران... درموردش صحبت کردیم خوشحالم خوشحال.

دلیل خوشحالیم فقط این نیست دلیل خوشحالیم خیلی چیزای دیگه هست تقریبا
یک هفته پیش با شوشو نشسته بودیم خیلی بی مقدمه برگشت گفت شنبه خاله
اینا رو با مامان بزرگ دعوت کن بعدش داییها رو باید عمو و بچه هاشم بگیم یه روز بیان
واقعا شوکه شده بودم چون توی این دوسال هیچ وقت ازش نخواستم که کسی رو
دعوت کنیم البته در مورد خانواده خود شوشو خودم زنگ می زنم میگم بهشون بیان
دور هم باشیم (البته زمانی رو که شوشو هم سر به حوصله باشه) اما در مورد
خانواده و فامیل خودم هیچ وقت نگفتم خوب طبیعیه خونه من تا قبل از این خونه
خیلی با منطقه ای که اقوام من زندگی می کنند فاصله داشت و اگر هم قصد دعوت
می کردیم همه سختشون بود کما اینکه دو سه بار اینکار رو کردم و برنامه کاملا بهم
خورد بجز دو سه باری که مادر بزرگ با مامان اینا اومدن و یه سری هم خاله کوچیکه
با دایی بزرگه عید بود دعوتشون کردیم اونم بازم به نوعی پیشنهادش از خود شوشو
بود اما الان اصلا توقع نداشتم که اینطوری بگه مخصوصا در مورد عمو و عروسا و
داماداش احساس غرور کردم واقعا برام ارزش داشت (شاید در ظاهر نشون نده شایدم
نشون بده اما من به شدت آدم مغروری هستم توی یه سری مسائل از جمله دعوت
اقوام خودم اگر شوشو تا چند سال دیگه هم نمی گفت دعوت کنیم منهم یک کلام
نمی گفتم می خوام دعوت کنم انگار کسر شانم میشد و اون کار رو بی ارزش می دونم )
برایم خیلی جالبه واقعا چه چیزایی برای ما زنا مهمه ؟! درسته دیگه برای ما زنا؟ یا فقط
برای من؟ اماچون شنبه من کلاس داشتم موکول شد به امشب دیشب خود شوشو
امد کمک کلی مرغ خریده بود کلی هم چیزای دیگه اومدشام درست کرد من مرغا رو
شستم بعدم ظرفا رو شست شام خوردیم جمع کردیم همه چیزو مرتب کرد یه سری
وسائل بود برای دستشویی خریده بودیم باید دلر میکرد به دیوار رفت و انا رو خیلی مرتبو
سر به حوصله درست کرد دستشویی رو شست خونه رو مرتب کرد توی اون فاصله منم
چون امروزباید می  آمدم شرکت دیشب همه کارامو کردم سوپ رو آماده کردم قرار بود
سوپ شیر درست کنم جو و مرغاشو درست کردم فقط مونده هویج و شیر که اونم
گذاشتم برای امروز مرغا رو هم ریختم توی سرخ کن سرخ کردم و بعدم به روش خودم
دمش گذاشتم پخته شد مونده سسش که اونم برای تازه موندن مرغا امروز می ریزم
برنج و خیس کردم ژله ها رو آماده کردم ظرفا رو مرتب کردم و تقریبا ساعت ۲:۳۰ خوابیدم
خیلی خوب و سر حال خیلی با انرژی چون من و شوشو هردو پا به پای هم کارا رو
انجام دادیم و خونمونو برای اومدن مهمونا آماده کردیم (گتفه بودم من مخالف ریخت
و پاش توی مهمونیا هستم اما در عین حال می دونستم بچه ها عاشق ژله هستند
بدم نمی اومد که ژله هم آماده کنم اما کوچکترین حرفی در مورد انا نزدم اما دیشب که
شوشو اومد دیدم تعدادی پودر ژله گرفته و ازم خواست برای امشب آمادشون کنم شاید
بگین این که دیگه چیزی نیست شاید بگین چه مهمونی بی روحی نه همون چیزایی
رو که آماده می کنم اینقدر با عشق درست می کنم اینقدر سعی می کنم با سلیقه
و خوب باشه که کلی همه لذت می برن اما در مورد اینکه شاید بگین چهار پنجتا ژله
که دیگه این حرفا رو نداره درسته این حرفا رو نداره اما این وسط همدلی منو شوشو
خیلی برام مهمه توی خیلی از مهمونیا خیلی چیزا هست و نیست اما اینبار این مورد
برام مهم بود و با وجود اینکه نگفته بودم شوشو ازم خواست کار دلمو انجام بدم برام
اهمیت داشت.

بمیرم الهی ساعت ۱۲ اومده منو بوسیده میگه عزیزم دیگه نمی تونم با یستم میشه
بخوابم؟ گفتن آره عزیزم دستت درد نکنه خداخیرت بده کمک کردی و خیلی لطف کری
گفتم وایسا برات یه چایی بریزم بخور بعد بخواب چایی بردم باهم خوردیم داشت از زور
خواب می رفت اما به زور چشماشو باز نگه می داشت هرچی می گفتم برو بخواب من
کارام تموم میشه میام قبول نمی کرد الا و بلاه می گفت بدون تو نمیرم (البته اینم مثل
همون خریدهاست که تا من نخوابم آروم نمی گیره دیگه یه موقع هایی بایدهر کاری دارم
بذارم کنار و برم بخوابم)ازم خدا رو شکر می کنم چون اینا همه به خاطر علاقمونه و
وابستگیمون و دلبستگیمون خدا رو شکر می کنم که این حسا روز به روز بیشتر میشه
بازم خدا رو شکر خدا رو صد هزار مرتبه شکر خدایا واقعاافتخار می کنم به زندگیم به
شوهر به انتخابم خدا یا شکرت می کنم وقتی همسر همکار قدیممون با وجود اینکه
دو سه سالی از من بزرگتره و سه سال سابقه بیشتری داره توی زندگی بازم میاد ازمن
مشورت می خواد خدایا شکرت می کنم وقتی همسر دوست شوشو بر میگرده میگه
 تارا من زندگیم رو به مدیونم اگر تو اون حرفا رو نمی زدی من زندگیم رو سر هیچو پوچ
از هم می پاشوندم خدایا شکرت می کنم که شدم یه نمونه موفق توی ازدواج مثل همه
چیزای دیگه که دوستا و دخترای فامیل هرکدوم می خوان روی موردی فکر کنند یا با پسری
صحبت کنن از من مشورت می خوان برای موفق بودن صحبتهاشون .

خدایااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا هوارتا شکرت خدایا ممنونم ممنون

پینوشت : از مامانی خواستیم امشب اونم بیاد توی مهمونیمون و تا یک هفته باشه البته
اصرار من باعث شد که قبول کنه خوشحالم هم چون خودم دلم براشون تنگ شده بود هم
شوشو خیل خوشحال شد از این اصرار من داشت پر در میاورد راستی شوشو از ساعت ۲ مرخصی گرفته رفته که سر راه مامانی رو برداره و یه مقدار خرید مونده انجام بده بره خونه
و یه سری کارا و بکنه تامن برم خونه.

پی نوشت ۲: اینا رو گفتم نه برای خود نمایی نه برای اینکه جار بزنم زندگیم اله زندگیم بله
گفتم برای خودم برای اینکه هر موقع اومدم خوندم خوشبختیم رو بیشتر درک کنم.

 

 

نظرات 19 + ارسال نظر
افق چهارشنبه 26 دی‌ماه سال 1386 ساعت 04:20 ب.ظ http://fhoseini.persianblog.ir

سلااااااااااااااااام
مثل من نکنی تا پاسی از شب تو اداره بمونی بعد بری
البته من اون شب که حامد اومد دنبالم رفتم خونه تمام کارها رو کردم چون هوا برفی بود خود حامد رفته بود دنبال مامانش اینها
می خواستن بیان فیلمم رو ببینن .
خدا را شکر همه چی آماده شد تا اونا امدن.
راستی اینکه که شوشو جانت بدون شما نمی ره بخوابه باید بگم حامد هم دقیقا همین طوره اگر از خواب چشماش بسته بشه همین طوری می ایسته (در نظر داشته باش که نمی شینه) باور کن !!!!!!!!!! تا با هم بریم بخوابیم
منم خدا را شکر می کنم به خاطر اخلاق خوب همسر عزیزم
مهمونیت حتما خوب خواهد بود.
باییییییییییییییییییی

سلام عزیزم
:)))))))))))) اتفاقا تقریبا میشه گفت همینطور شد رسیدم خونه شد نزدیکای6. آخی شوشی منم رفته بود دنبال مامانی.
آخی
خدا رو شکر
وااااااااااااااااااای پس چقدر تفاهم دارن این دوتا شوشو.
:)))))))))) می ایسته!!!!
خدا رو شکر
خدا رو شکر خوب بود ممنونم
باااااااااااایت عزیزم

گیلاس (منظ) چهارشنبه 26 دی‌ماه سال 1386 ساعت 09:09 ب.ظ

سلام
تارا جونم خوشحالم که از همه چی انقدر راضی هستی
ببینم من ژله دوست ندارم بیام خونتون چی بهم میدی؟؟!!
مرغ هم دوست ندارم
..
قلبونت

سلام عزیزم ممنونم
ای واااااااااااااااااای نههههههههههههههههه ترورو خدا پس مجبورم دعوتت نکنم(شوخی کردم هر چی تو می خوای بگو)
...
قللللللللللللبون تو

بنفشه پنج‌شنبه 27 دی‌ماه سال 1386 ساعت 03:07 ق.ظ http://www.banafshi.blogfa.com

امیدوارم همیشه با همه ی وجود احساس خوشبختی کنی.

ممنونم عزیزم

گلبو پنج‌شنبه 27 دی‌ماه سال 1386 ساعت 03:39 ق.ظ http://www.golboo.persianblog.ir

همیشهههههههههههههه خوشبخت باشی عزیزم

ممنونم گلم.

آبی پنج‌شنبه 27 دی‌ماه سال 1386 ساعت 07:55 ق.ظ

سلام تارا جون
من مدتی هست که همیشه به وبلاگت سر می زنم. خیلی خوشم اومده ولی تا حالا کامنت نذاشته بودم. همیشه آدما از خوشی دیگران شاد می شن منم همینطور با اینکه ندیدمت و نمیشناسمت همیشه از خوندن وبلاگت و از دیدن خوشبختی قشتگتون لذت بردم
منم تقریبا سه سالی می شه که با با یکی از فرشته های دنیا نامزدم امیدوارم که منم سال های بعدی مثل تو همیشه شاد از انتخابم باشم.

شاد باشی

سلام عزیزم
ممنونم لطف می کنی.
لطف داری عزیزم انشالله همیدگرو بیشتر بشناسیم .
خدا رو شکر انشالله زودتر برین خونه خودتون خوشبختی رو بیشتر احساس کنید.
قربونت
راستی تو وب نداری؟ بیام لطفت رو جبران کنم.

sh.kh پنج‌شنبه 27 دی‌ماه سال 1386 ساعت 08:35 ق.ظ http://khodaam.persianblog.ir

Chera na? Vay age khone ma ro alan bebini hame khone rikhte beham, bichare Scott say mikone! Vali gamanam ta man az in halate rakhvat kharej nasham khonamon moratab nemishe!

؟ می دونم چی می گی گلم خیلی بده انشالله از اینرخوت زودتر بیرون بیایی تا زندگی به روال عادی برگرده.
دست شوشو ت هم درد نکنه که اینقدر تلاش می کنه.

گلی روزانه های ما پنج‌شنبه 27 دی‌ماه سال 1386 ساعت 08:47 ق.ظ http://yekgolenaz.blogfa.com/

وقتی آدمای خوشبخت رو می بینم کیف می کنم.تبریک میگم.همیشه خدا رو شکر کن و قدر آقای همسرت رو بدون.
راستی هووت چیکار میکرد با پسرش؟!

چقدر این خصلت خوبه ممنونم . واقعا خدا رو شکر می دونم.
:))))))))))) همچنان پرو پا قرص تشریفشون رو دارن ما هم برای مقابله تا می بینیم دوباره دارن خودنمایی می کنند می خوابیم.

نازی پنج‌شنبه 27 دی‌ماه سال 1386 ساعت 08:56 ق.ظ http://nazi08.persianblog.ir/

امیدوارم همیشه همین طور عاشق باشین

شما هم گلم.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 27 دی‌ماه سال 1386 ساعت 01:08 ب.ظ

عزیزم انشائاله همیشه خوششششششششششششششششبخت باشی نی نی هم زودتر بیاد پیش شما زوج خوشبخت

ممنونم گلم
:) انشالله به وقتش. اما مامان تو چرا اسم نذاشتی من گیجیدم.

شاذه پنج‌شنبه 27 دی‌ماه سال 1386 ساعت 09:37 ب.ظ http://shazze.blogsky.com

سلام گلم
خیلی عالیه که قدر این لحظه لحظه ها رو می دونی و دقیقاً همیناس که باعث دوام و بقای زندگی میشه...
خونتون گرم، دلتون عاشق و لبتون خندون باشه همیشه:)

سلام خانومی
ممنونم :)
انشالله برای شما هم :*

..:: ی ک ت ا ::.. جمعه 28 دی‌ماه سال 1386 ساعت 01:26 ق.ظ http://www.1taaa.blogfa.com

خدا حفظش کنه .... داشتن یه همچین کسی واقعا شانس بزرگیه....مطمئنا لیاقتشو داشتی......امیدوارم عشقتون همین طور پایدار بمونه..بوووووووووس......

ممنونم .... واقعا .... ممنونم ......انشالله برای شما هم
بوووووووووووووس

مازیار جمعه 28 دی‌ماه سال 1386 ساعت 04:14 ب.ظ http://shooka5.persianblog.ir

انقدر با عشق تعریف می کنی که ادم دلش غش میره.
امیدوارم همیشه خوشبخت باشین.

:) ممنونم
انشالله شما هم همیشه شاد باشید .

سمیرا جمعه 28 دی‌ماه سال 1386 ساعت 09:21 ب.ظ

سلام تاراجون
خوشحالم که همیشه خوشبختی ...امیدوارم این خوشبختی تا ابد مستدام باشه که مطمئنم هست
مراقب خودت باش
خدانگهدار عزیزم

سلام عزیزم
ممنون مگلم .... انشالله ممنون
برای تو هم عشقی ابدی آرزو دارم.
فدات
خدا نگهدارت عزیزم

رزا شنبه 29 دی‌ماه سال 1386 ساعت 02:25 ق.ظ http://http://roozetazeh.blogfa.com/

پاسخ به مسائل زناشویی و جنسی شما.

گلبو شنبه 29 دی‌ماه سال 1386 ساعت 07:39 ب.ظ http://www.golboo.persianblog.ir

سلام تارا جون
؛؛؛ تولدت مبارررررررررک ؛؛؛

سلام عزیزم
واااااااااااااااااای ممنونم چقدر خوبه دوستای آدم اینقدر مهربون باشن.
:*

گلی یکشنبه 30 دی‌ماه سال 1386 ساعت 09:05 ق.ظ http://yekgolenaz.blogfa.com/

همه مناسبتهای سی ام دیماه مییییییییییییبارک!!!
همیشه خوشبخت و شاد و سالم باشی!

ممنونم گلم
انشالله به همراه شما :*

مستانه یکشنبه 30 دی‌ماه سال 1386 ساعت 11:40 ق.ظ http://shahzadesharghi.blogfa.com

سلام تارا جونم
بوسسسسسسسسسسسس
تولدت مبارککککککککککککککککککککککککککک
ایشالا تولد صدو بیست سالگیت.
بهترین آرزوها رو بهت هدیه می کنم.
بوسسسسسسسسسسس

سلاااااااااااااام عسیسم
بووووووووووووووووووووووووووووووووووس
ممنوننننننننننننننننننننننننننننم
انشالله د رکنار شما
ممنونم گلم بهترین هدیه دنیاست
بووووووووووووووووووووووووووووس.

گلبو یکشنبه 30 دی‌ماه سال 1386 ساعت 03:15 ب.ظ http://www.golboo.persianblog.ir

سلام خانم ۲۴ ساله ! * :

علیک سلام گلم :*

ماهور پنج‌شنبه 4 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 05:57 ب.ظ http://mahour-ir.blogspot.com

هر وقت یه زوج جوون اینطوری با این همه عشق و محبت می بینم خدا رو شکر می کنم .. امیدوارم که همیشه همینطور عاشق همدیگه بمونید :-)

خدا رو شکر و ممنون از این حس مهربونتون
انشالله
:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد