-
بازگشت دوباره
جمعه 22 دیماه سال 1391 02:02
واااااااااااااااااااای خدای من به آخرای سال 91 داریم نزدیک میشیم و من .......... خیلی کارم بد بود که خیلی وقته که نیومدم و نهست نوشتم . اگر خدا بخواد سعی می کم از این به بعد بهتر و بیشتر بنویسم اینبار برای دخترکم از دخترک بگم که سه سال و نیمش هست دقیق خدا رو شکر میکنم روح دیگه ای به زندگیمون داده با دادن این هدیه اش...
-
فراموشی
دوشنبه 22 اسفندماه سال 1390 18:53
گاهی اوقات اهمیت زیاد دادن به بعضی کسا براشون توهم ایجاد میکنه که خدا هستند و چنان میرن بالا که از ون بالا عذابهایی برات نازل میکنن که...............................
-
احوال اینروزها و آخرین پست سال ۹۰ شاید
دوشنبه 22 اسفندماه سال 1390 18:28
سلام سلام ببخشید منم با این وبلاگم روی هرچی وبلاگ نویشه سفید کردم. بخدا خیلی سرم شلوغه هم شرکت هم مزون هم دخترک هم شوهر هم خونه هم زندگی. نمی دونم به کارم برسم؟ به مزون برسم؟ به دختر برسم؟ به شوهرجان برسم؟ به زندگی برسم ؟ شما بگو به کدوم برسم؟ یه وقتایی حس می کنم کم اوردم دارم نفسای آخر رو میکشم بعد صبح چشم باز می کنم...
-
دخترم بزرگ شد دلم شور میزنه.
جمعه 11 آذرماه سال 1390 00:21
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 سلام میدنی چیه؟ مطلبه زیر رو بخون تا بگم: Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 بچگیمون همش جنگ جنگ جنگ تا اومدیم خودمونو بشناسیم شد بعداز جنگ و کشور جنگ زده تا اومدیم نوجوون بشیم همش تحریم تحریم تحریم تا اومدیم...
-
خدایاااااااااااا سکوتو بکشن
سهشنبه 26 مهرماه سال 1390 01:55
سلام خوبین؟ امیدوارم که خوب باشین اما من نمی دونم خوبم یانه؟!!!!!!!! خیلی خسته ام خیلی دلم گرفته پر از گریه ام. مرگ فاطمه عزیزمون دختر دایی 24 ساله همسری خیلی ناگهانی و بدون هیچ مقدمه ای شوکی بود برامون توی 2 ماه اخیر شوک بزرگ و باور نشدنی هنوز با گذشت تقریبا 50 روز باور نداریم . فاطمه سالم سالم بود هیچ چیزش نبود اما...
-
سالگرد ازدواج و عشق 6 ساله
سهشنبه 18 مردادماه سال 1390 14:04
سلام سلام دیروز یعنی 17 مرداد شمشمین سالگرد ازدواجمون بود ازدواج من و عشم عزیزدلم که 6 سال از قشنگترین روزهای عمرم رو باهم گروندیم چقدر زود گذشت! چقدر خوش گذشت! همیشه از زمانی که ازدواج کردم این رو گفتم اگر یک همراه خوب داشته باشی ازدواج میتونه بی نظیر ترین اتفاق عمرت باشه همونطور که برای من بود . دیروز جشن 6 سالگی...
-
دو ساله شدن دخترکم
شنبه 25 تیرماه سال 1390 16:11
سلام سلام خوبین؟ ما خوب خوبیم. خدای من امروز دخترک من 2 ساله شد یعنی 2 سالش تمام شد و وارد سومین سال زندگیش شد قربونش برم اینقدر این یکی دو روز توی حال و هوای 2سال پیشم که خدا میدونه فرقش با اون موقع اینه که دخترکم بزرگ شده خانوم شده فقط کمی تا قسمتی لجباز و سرخود شده . زیادی می خواد که مستقل باشه و شاه باشه همه باید...
-
اولین پست سال 89 با کلی تغییر در زندگی
دوشنبه 16 خردادماه سال 1390 12:58
سلام سلام من اومدم بعد ازکلی غیبت امیدوارم ببخشید توی این چند وقت خیلی اتفاقا افتاده که خیلی حرف برای گفتن داریم ما . 1- عید که هفته اول رو رفتیم شمال خونه دایی همسری با کل خانواده همسری کلی خوش گذشت جای همگی خالی هفته دوم رو هم رفتیم سمت بروجرد و عروسی وگشت و گذار به همراه مامانی همسری خانواده خودم و خانواده خانوم...
-
روزهای پر شور آحر سال و عکس
دوشنبه 9 اسفندماه سال 1389 02:40
سلام سلام شرمنده خیلی وقته نیامدم اما خیلی دارم سعی می کنم که یه برنامه ای برای یه سر و سامانی دادن به این خونه داشته باشم. اما فعلا از خودم دختری و همسری و زندگی خوبمون بگم. ۱- دخترکم ۱۹ ماهه شد که توی این ماه خیلی تغییر کرده خیلی بزرگ تر شده و دیگه به خوبی حرف میزنه تقریبا جمله میگه و همه چیز رو به خوبی میفهمه انگار...
-
یک و نیم سالگی یاس مامان
جمعه 24 دیماه سال 1389 17:22
سلام سلام بیش از یک ماهه که استعفا دادم و اومدم بیرون خودم شدم و خودم به زندگیم میرسم و به دخترک نازم به خودم میرسم و به دوست داشتنیهام دیگه سعی می کنم همه چیز رو در رابطه با شرکت از ذهنم بیرون کنم البته شرکت هنوز با استعفای کامل من موافقت نکرده و ازم خواست که آموزش رو دست بیگرم که بعد از کلی بررسی کردن به این نتیجه...
-
آموخته ام که
یکشنبه 16 آبانماه سال 1389 13:50
سلام سلام فعلا قصد نوشتن نداشتم چون عکس نداشتم اما بعضی اوقات بعضی چیزا آدم رو وادار میکنه به نوشتن ازجمله بعصی چیزا مثل این نوشته : آموخته ام … با پول می شود: خانه خرید ولی آشیانه نه، رختخواب خرید ولی خواب نه، ساعت خرید ولی زمان نه، می توان مقام خرید ولی احترام نه، می توان کتاب خرید ولی دانش نه، دارو خرید ولی سلامتی...
-
استعفا و دخترک ناز ۱۵ماهه
چهارشنبه 5 آبانماه سال 1389 10:40
سلام سلام اومدم یه کوچولو بگم و برم بعد از مدتها الان خیلی وقت ندارم. ۱- بعد از کلی درگیری با خودم و شرکت و اینا بلاخره استعفا دادم و آرامش رو به خودم برگردوندم احساس کردم دیگه انگیزهی کار کردن توی این شرکت رو ندارم یعنی اصلش شرکت انگیزه ای نداشته نه از لحاظ مالی نه از لحاظ روحی نوع کارمن کار پر استرسی و درگیری با...
-
عکس عکس عکس بلاخره انتظار به سر رسید
دوشنبه 29 شهریورماه سال 1389 15:10
سلام سلام بعد از مدتهای اومدم که به قولم عمل کنم اینم از عکسا عاشق نون بربریه اینم شاهدش از این نوع عکس زیاد اریم دخترک در حال بوس فرستادن در روز تولد خونه مامانی همسری دخترک دو دندونه به همراه یکی از کادوهای دایی محسن و خاله مهسا خوب اینم از اولین عکس آتلیه دقیقا روز تولد اینم دومین عکس آتلیه عکس آتلیه شماره 4 کلی سر...
-
دخترک ۱۴ ماهه یه عالمه گریه
چهارشنبه 24 شهریورماه سال 1389 13:59
سلام دلم گرفته خسته ام خوابم میاد. چند شبه یاس اصلا نمیخوابه و خیلی اذیت میکنه خفته پیش شب شنبه اینقدر گریه کرد تا ساعت ۷ صبح که دیگه ماما ن اینها داداشی و مهسا جون اومدن بالا آخر هم مهسا جون گفتش و با خودش بردش پایین و خوابوندش من و همسری هم که دیگه نا نداشتیم بیهوش شدیم تا ساعت ۱۱:۳۰ که یاس بیدار شد و مهسا جون آوردش...
-
عکسای تولد
چهارشنبه 13 مردادماه سال 1389 12:33
سلام سلام واقعیت خجالت میکشم بیام به خاطر بقولی که کردم . به خدا یه دفعه اومدم عکس بذارم اما به دلیل کندی ای دی اس ال جان نشد و ما هم بعد از ۲ ساعت تلاش از خیرش گذشتیم روزهای دیگه هم که یا توی شرکت عکس همراهم نبود یا توی خونه شوهر جان انترنت و قرق (غرق و غزرغ و ... نمیدونم هرکدوم درسته) کرده بود و نمی شد یا یاس خانوم...
-
دختر نازم تولدت مبارک
شنبه 26 تیرماه سال 1389 16:04
سلام سلام روز چهارشنبه , چهارشنبه شب و 5 شنبه تداعی قشنگترین و زیباترین روزهای رندگیم بود روزو شبی که خدا یه فرشته ناز و مهربون رو بهمون هدیه کارد و خانواده 2نفره ما 3 نفره شد معنای واقعی خانواده رو به خودش گرفت 5شنبه شب تولد دخترک گلم بود دختر ناز و مهربونم که دیگه سنش رو میشه شمرد و گفت که دیگه یک سال داره خدای من...
-
دخترک یازده ماهه سفر سی سنگان و ....
سهشنبه 25 خردادماه سال 1389 16:30
سلام سلام دخترک من دیشب ساعت ۱۲ شب وارد دوازدهمین ماه زندگییش شد و کلی هم توی همون ساعتهای شیطنت کرد و همه رو به بازی گرفت و خنداند که دیگه طاقت برامون نذاشته بود و دلمون میخواست بچلونیمش . بعد از مریضیهایی که برای دخترک ما رخ داد و کلی اذیتش کرد روی ران سمت راستش حالتی مثل جای نیش پشه به وجود اومد که بعد از کی دو روز...
-
بیماری خانوادگی
دوشنبه 10 خردادماه سال 1389 02:53
سلام سلام خیلی سریع میگم چون ساعت ۲ بعد از نیمه شبه و فردا به سلامتی باید برم سر کار و کلی هم کار و جلسه و ......... اینها دارم و باید تا خود شب بدو ام امروز هم کلی خسته شدم . ۱- هفته پیش به طور خیلی داغونانه ای داغون بودم کلی سر گیجه و حالت تنوع و ... که دیگه توان بلند شدن رو نداشتم یاس هم که مثل این بچه گربه ها یا...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 4 خردادماه سال 1389 13:30
عکس خیل زشت و کشیده شده بود بدم اومد حذفش کردم این یک عکس علی االحساب باشه آخه عکس جدید از دخترکم همراهم نیست
-
دخترک 10 ماهه و اینهمه نوشته که پرید
یکشنبه 2 خردادماه سال 1389 00:56
خیلی نوشتم همشون پاک شد وای خدایمن چه کنم. دخترکم خوبه ما همه خوبیم و همگی عاشق هم دخترک 4تا دندون داره به خوبی 4دست و پا میره و به کمک اشیا می ایسته و کلمات بابا ماما و دد رو بهکار میبره . منهم بعد از کلی درگیری با شرکت کارم رو ادامه دادم اما با ک.چکترین اذیتی باهاشون قاطی میکنم خیلی خسته اما خیلی تن درد دارم و تمام...
-
دخترک ۹ ماهه من و عروسی
چهارشنبه 8 اردیبهشتماه سال 1389 15:59
سلام سلام اول اینکه دخترکم دومین دندونش رو ۲۷ فروردین در اورد خیلی سخت بود و خیلی هم اذیت شد هم اذیت کرد اما هرچی بود به خیر وخوشی گذشت . ۲- به خوبی ۴ دست و پا راه میره و سرتاسر خونه رو سیر میکنه و خیلی تلاش میکنه برای اینکه بلند بشه روی دستش رو به یک تکیه گاه میگیره روی زانوهاش میشینه و سعی میکنه که درهمون حال کف پاش...
-
دخترکم عیدت مبارک
دوشنبه 16 فروردینماه سال 1389 02:00
سلام سلام سال نو همگی مبارک انشالله که سال جدید برای همه دوستان گلم سالی پربرکت همراه با شادی و سلامتی باشه . خیلی وقته که ننوشتم پس شروع میکنم از قبل از عید و خونه تکونی تا به امروز سعی می کنم مختصر و مفید باشه. ۱- امسال خیلی جالبه که علی رغم اینکه یاس هم به کارهام اضافه شده اما خونه تکونی رو کامل خودم انجام دادم...
-
مهدیه عزیزم رفت
دوشنبه 10 اسفندماه سال 1388 13:03
پر از گریه ام پر از ناراحتی پر از غم دیگه دینا برام ارزش نداره دیگه هیچی دوست ندارم دیگه هیچی نمیشنوم دیگه هیچی نمیبینم به طورایی توی عالم خلصه سر میکنم فقط و فقط دیدن یاس کوچلوم یک ذره دلم رو باز میکنه اونهم تا وقتی جلوی جشممه به محض اینکه نمی بینمش تمام این حسهای بی حسی میاد سراغم نمیدونم .............. همکار و دوست...
-
عکس عکس
یکشنبه 25 بهمنماه سال 1388 01:58
هوراااااااااا بلاخره تونستم عکس بذارم آخ جونمی انشالله از این به بعد عکس هم داریم فعلا این باشه علی الحساب عکس خواب ناز دو ماهگی دخترک نازم. دوماهگی دخترکم واسکن خورده و از پاهاش کاملا مشخصه خونه نسرین جون که وسط اسباب کشی بود یاس کوپلی دوماهه یاس کوچلو در ارتفاعات جاده جواهر ده درمهر ماه دومین مسافرت خانومی به صورت...
-
دخترک 8ماهه من
شنبه 24 بهمنماه سال 1388 23:43
سلام سلام خوبید؟ خوبیم خدا رو شکر تقریبا ۴۰ دقیقه دیگه دخترک من وارد ۸ماهگی میشه . عروسک ما با شیرین کاریهاش دیگه دل برای ما نگذاشته به قول شوشو که چند لحظه پیش می گفت دوست دارم بخورمش اینقدر که دلبری میکنه. دخترک کوچلوی ما به خوبی مینشینه به خوبی همه چیز رو یاد گرفته و بای بای کردن رو هم یاد گرفته البته وقتی که ما...
-
با یک هفته تاخیر مطلب up شد
پنجشنبه 1 بهمنماه سال 1388 21:45
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 سلام سلام من بازم اومدم اول اول از خودم زندگیم شوشوشی خوبم و دخترک کوچکمان بگم ماهمه خوبیم عالیه عالی ۱- مرخصی تمام شد و به سلامتی از شنبه رفتم سر کار روز اول دخترکم خوب بود و کلی با مامان بازی کرده بود و کلی کیف کرده بودن (به قول مامان یک کسی که...
-
روزانه های دخترکم و ما و جوابیه برای یک ناشناس
چهارشنبه 16 دیماه سال 1388 00:30
متاسفانه امکان نوشتن برا هم گرفتند
-
جوابیه برای محیای عزیزم
سهشنبه 8 دیماه سال 1388 01:08
سلام بازم اومدم پیرو پست قبلم خواهر زاده موسوی کشته شد!!!!!!!!!! می گویند برای اینکه موسوی عزیزتر بشه این کار رو کردن؟!! کیا ؟! اونهایی که حقشون رو می خوان؟ نه نمیتونم باور کنم مطمئنم شماهم میدونید قضیه از چه قراره. کشتن ندا آ قا سلطان کشتن خواهر زاده موس وی ! وای خدای من!!!! محیا ی عزیزم کامنتی گذاشتی منهم جواب دارم...
-
عاشورای واقعی رو به چشم دیدیم
دوشنبه 7 دیماه سال 1388 02:03
سلام ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین تسلیت باد. التماس دعا فراوان خیلی درد داره خیلی ای کاش نمیدیدم ای کاش در همون حد شنیدن بود!!!!!!!! ای کاش امروز میدان ام ا م ح س ین نمیرفتم ایکاش امروز میدان ولی عصر نمیرفتم ای کاش خیابان آ ز اد ی رو نمیدیدم و ای کاش توی کوچه پس کوچه های موازی با خیابان آزا دی...
-
شوشوی گلم تولدت مبارک
سهشنبه 24 آذرماه سال 1388 01:10
سلام سلام امروز یعنی ۲۳ آذر تولد شوشوی گلم بود که همه دنیا و همه زندگی منه عزیز دلم همسر گلم همه زندگی من و آرامش روح و روانم مهربانم تولدت مبارک انشالله هزار ساله بشی و سایه ات بر سر من و دخترکمان . خیلی دوستت دارم خیلی قشنگترین و عاشقانه ترین روزهام رو در کنار تو بوده ام هستم و خواهم بود انشالله. از اونجایی که هرچه...