سلام سلام
دیروز یعنی 17 مرداد شمشمین سالگرد ازدواجمون بود ازدواج من و عشم عزیزدلم که 6 سال از قشنگترین روزهای عمرم رو باهم گروندیم چقدر زود گذشت! چقدر خوش گذشت! همیشه از زمانی که ازدواج کردم این رو گفتم اگر یک همراه خوب داشته باشی ازدواج میتونه بی نظیر ترین اتفاق عمرت باشه همونطور که برای من بود .
دیروز جشن 6 سالگی زندگیمون رو به همره عشم و دخترکمون سه تایی برگزار کردیم .
اول رفتیم سوپ ر اس تار مهمان من برای افطار و شام سالگرد ازدواج به همسری و بعد از اون هم سه تایی رفتیم کن به صرف چایی و قلیان که کلی چسبید مهمان همسری جای همیشگی رفتیم مثل همیشه خوش گذشت دخترکم که حسابی از وجود پیشی ها فیض برد و دلی از غزا درآورد اینقدر که این بچه عاشق پیشی هست بعد هم از دیدن غاز ها مرغابی های داخل رودخانه کلی کیف کرد و در نهایت هم با گریه و زاری که پیشی میخوام غاز میخوام راهی منزل شدیم .
خانوم گلی حسابی شیطون شده و حسابی شیرین شده فقط گاهی از شیرینی دل و .... خوب دیگه اینم یه قسمتشه دیگه .
از زمانی که همسری از ماموریت برگشت خیلی بهتر شده اما خوب گاهی هم اذیت می کنه . حالادیگه خیلی بهانه مامانی و باباییش رو میگیره دیروز اینقدر بهانه گرفت و گریه کرد که داشت از حال می رفت و این خیلی بده چون من اصلا آدمی نیستم که به بچه رو بدم و اینقدر مقاومت میکنم در مقابل خواسته های نامعقولش که .... اما در نهایت درسته من پیروزم در اکثر موارد ولی با تنی رنجور و اعصابی خط خطی.
خانومی دیگه به نوعی میشه گفت خوب صحبت می کنه .
کلماتی که به کار میبره اکثرا درسته چند تا از کلماتش رو :
مون = نون
دبش = کفش
دُژ لب= رژ لب
آله = خاله
آله نیداد = خاله ندا (مربی مهد)
آله دَناز= خاله طناز (مربی مهد)
و ....
با همه سختیها و اذیتهایی که داره اما با یک لبخند و یک مامان تاتی گفتنش لم رو میبره و دیگه نمی تونم ظاقت بیارم و میچلونمش
در کل خدا رو شکر وزنش نرمال و خوبه و نسبت به هم سنهاش قدش بلندتره .
زیاد توی غذا خوردن اذیتش نمی کنم غذا رو درست می کنم و میذارم اگر میل داشته باشه خوب می خوره اگر هم که نه دیگه هیچی . هر موقع میل داشت می خوره.
با مهد خوب کنار اومده و دوست داره در کل این 2 ماه بجز دو مورد دیگه بقیش رو خوب رفته مهد .
بعضی وقت ها هم که خونه مامان اینا باشیم خانوم همونجا می مونند و مهد تعطیل.
عکسهایی گرفتم که انشالله به زودی میذارم فقط جدا کردن و تنظیم سایزشون وقت میبره که اگر خانم خانوما بذارن انشالله به زودی.
همیشه شاد باشید .
یه عالمه التماس دعا وقت افطار و سحر وقت روزه داری وقت دعا ها .
قربونتون.
سالگرد ازدواجتون مبارک باشه و عشقتون جاویدان.
بوس این ملوسک ناز و دوست داشتنی رو
سالگرد ازدواجتون مبارک . امیدوارم طعم دلچسب خوشبختی رو در تمام لحظه لحظه زندگیت بچشی عزیزم .
قربون اون وروجک بلبل زبونم هم بشم من . یه عالمه بوس
سالگرد ازدواجتون مبارک:)
سلام
مرسی ار سر زدنتون به وبلاگ < غزل ؛ عشق است >
بعد از خوندن این پستتون هرجه گشتم هدیه ی مناسبی نیافتم یکی از غزل های مجموعه شعر چاپ شده ام رو تقدیم کانون گرم زندگیتون می کنم تا هر کدام از شما آنرا به دیگری تقدیم کند!
روزهای سرشار از شادی و سربلندی رو برایتان آرزو می کنم
مهمان عشق
پای بر چشمم گذار، ای بهترین مهمان عشق!
تا به یمن مقدمت، بر گسترانم خوان عشق
این تن یخ کرده ی دلمرده را ، جانی ببخش
با حضور گرمت ، ای خورشید تابستان عشق
گرچه قابل نیست، اما در میان سینه ام
خانه ای سازم برایت،از گل و سیمان عشق
زیر پامان : یک گلیم پاره از جنس غرور
پیش رومان : سفره ای از آب عشق و نان عشق
مصرعی از قلب تو، با مصرعی از قلب من
شاه بیتی می شود – بی مثل – در دیوان عشق
کاش ! این رود خیالاتم ، به دریا می رسید
تا بیا شوباند این خواب مرا ،طوفان عشق
آه ! ای ابری که روی آذرخشت با من است
کی شود؟ از سر بگیری ، بارش باران عشق
آبرو را ، گرچه در عشقت ، غرامت داده ام
باز هم آماده ام ، تا پس دهم ، تاوان عشق
بازگشتی نیست، از این راه نیمه طی شده
با تو : ماندن ، از تو : گفتن ، بی تو هم : پایان عشق !
درود و بدرود !
سالگردتون مبارک...انشاا... همیشه عشقتون جاودان و پایدار بمونه...
الهیییییییییی... چه شیرین زبونی شده این دختر نازت...
مام التماس دعای خیلییییییییی فراوون داریم...
برو خصوصی
سلام تارا جون
سالگرد ازدواجتون رو تبریک میگم . انشااله همیشه لحظات زندگی براتون پر از عشق و شادی و شیرین و سلامتی باشه و همیشه در کنار همسر عزیزتون و یاسی نازم شاد و خوشبخت زندگی کنید .
دخملی شیرین زبون رو ببوسید
سلام
زیبا بود
زنده باشی
عزیزم سالگرد یکی شدنتون مبارک باشه خوشحالم که میبینم دوستم خوشحاله و سلامت
سلام و ارزوی توفیق...
.
سلام دوست خوب من
مجموعه غزل [دیوارها کلید نمی خواهند ] کلید خورد
انتشارات شاملو
سلام دوستم...چرا این قدر کندی توو نوشتن تووووو؟؟؟بابا بیا بنویس از اون دخی نازت که یه عکسم ازش نمیزاری...دلمونو آب میکنی...
خانومی ما هم دلمون تنگ شده برات تونستی این ورا بیا . دختر گلت رو هم از قول ما ببوس . بله زمان به همین سرعت گذشت و پسر ما رفت پیش دبستانی . برای شما هم به همین زودی میگذره و دخترت میره پیش دبستانی . قدر این لحظه ها رو بدون هر چند که هر چقدر هم بزرگ بشن بازم شیرینن
عشقتون همیشه مستدام
دخترک هم ایشالا همیشه سالم و سربلند باشه...